نقد را بگیر و نسیه را ول کن
رفیقی داشتیم به نام«مصیب سعیدی»،همیشه اول غذامیخوردبعددعامی کرد،دعایی راکه قبل ازغذابچه ها می خواندند،«اللهم ارزقنارزقناحلالا…»یادعای فرج،توفیرنمی کرد،می گفت:نقدرابگیرنسیه راول کن.دعارابعدهم میشودخواند،اما غذاسردمی شودوازدهان می افتد.آن وقت باضربه سمبه هم پایین نمی رود.سعیدی بعدبه شهادت رسید.